احسان طاها – سرگرمی

خورشید عشق توی قلبم  غروب کرد از وقتی که  طلوع کرد غمت

از وقتی که اولین دروغت گفت زمانه شروع کردنه

از وقتی که خودم فهمیدم قراره هرچی تمومش کنی

از وقتی که فهمیدم باید بکشم من بعد مصیبت سرت

سرگرمیت شده بری و برگردی

چته معلوم نی منو چی فرض کردی

تو که معلومه نداری احساسی پای عشقی که اونم هوس کردی

گرگ بودی منم ساده

فقط واسه من بد بود اخلاقت

هر کاری کردم برات دیدم

تهش چشماتو که طلبکاره

اگه رفتی  همه چیو پاک کن

الکی که نیستم طرفدارت

پنهون از من هر کاری کردیو

سر در نیاوردم از کارت