آراز المان – تو همونی

هر چی هی دنبالت گشتم

تو فقط دور شدی از من

تو کجا بودی که حالا

نمی‌رسه بهت دستم

مثل بارون دونه دونه

میاد اشکم روی گونه

بگو از کی من بپرسم

کی مسیرتو می‌دونه

تو همونی که رفتی و دادی منو دست بارون

اما من سوختم و موندم اینجا به جای هر دو تامون

از تو فقط واسم مونده قدم زدن تو این خیابون

اینجای دنیا چقد سخته

نیستی رفتی تو خیلی وقته

ما با هم فرق داریم خیلی

من بد و خیال تو تخته

این همه واسه تو جنگیدم

چه روزایی رو که ندیدم

یادمه شبی رو که رفتی

یادمه وقتی که ترسیدم